لینک کوتاه خبر

من سرهنگ نیستم، حقوقدانم…!

تولم نیوز: به نقل خبرگزاری ایسنا:«من سرهنگ نیستم، حقوقدانم»؛ این عبارتی کلیدی بود که رئیس‌جمهور منتخب ملت، آن را در پاسخ به رقیب خود در جریان مناظرات انتخاباتی گفت. عبارتی که می‌خواست بگوید “من اهل برخوردهای خشن و پادگانی نیستم و فقط به کرامت و حقوق انسانی می‌اندیشم.”

به گزارش ایسنا، شامگاه یکشنبه 26 خردادماه، یعنی یک شب پس از آنکه مردم تا ساعاتی از بامداد مشغول شادی‌ در خیابان‌ها به خاطر انتخاب دکتر حسن روحانی بودند، رئیس‌جمهور منتخب برای تجدید میثاق با آرمان‌های امام راحل به مرقد مطهر امام (ره) رفت.
شکل ماجرا این بود که خبر رفتن حسن روحانی به حرم امام (ره)، از عصر یکشنبه روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت و این یعنی اعلام عمومی! در چنین وضعیتی، مطمئنا علاوه بر مردم عادی، خبرنگاران و عکاسان خبری از هر رسانه‌ای حق دارند در برنامه‌ای که فراخوان آن عمومی بوده حضور یابند و این سرآغاز بی‌نظمی و ازدحام غیر قابل کنترل در یک برنامه رسمی بود.
اینکه بنا به صلاح‌دید مسئولان برگزاری مراسم، فراخوان عمومی صورت گرفته چندان قابل مناقشه نیست اما تمام ماجرا از آنجا آغاز می‌شود که آقایان محافظ رئیس‌جمهور منتخب، حفاظت از حسن روحانی را در گرو اجرای فنون رزمی روی عکاسان می‌بینند و این اتفاق در جلو چشمان حقوقدان منتخب مردم رخ می‌دهد؛ چنانکه صراحتا می‌توان اذعان کرد که این برنامه خبری، برای محافظان تازه‌کار یا شاید ناوارد رئیس‌جمهور برگزیده، یک زمین تمرین بوده و عکاسان نیز به مثابه حریف تمرینی وارد میدان شده بودند.
البته بخشی از این اتفاقات به صورت زنده از شبکه خبر در حال پخش بود که ظاهرا کارگردان تلویزیونی با توجه به خشن بودن تصاویر ترجیح داد تصویر را از دریچه دوربینی نمایش دهد که از بالا جمعیت را نشان می‌داد.
تشریح جزئیات آنچه اتفاق افتاده در حوصله این یادداشت نیست؛ چراکه شکستن دوربین یک عکاس و حمله به دو عکاس خانم برای گرفتن دوربین‌هایشان، داستانی پر آب چشم است که در حرم امام (ره) رخ داده و اساسا با بیان این مساله، نه دوربین چند میلیونی آقای عکاس سالم می‌شود و نه جبرانی برای تحقیر شخصیت دو بانوی عکاس است اما …
اما این اتفاق چند نکته ذهن‌آزار دارد که البته در وهله اول تلخ است اما می‌تواند پایانی باشد بر آغاز برخی رویه‌ها که در نهایت شهد اصلاح این رویه‌ها در کام رسانه‌ها و مردم شیرین آید:
1- برخورد ناصواب با افراد به خودی خود قبیح است و در جایی که مزین به نام شریف «حرم» است، قبیح‌تر.
2- دوربین عکاسی، نه آلت قتاله است و نه وسیله ارتکاب جرم. عکاس هم با گرفتن عکس حداقل آسیب فیزیکی نمی‌تواند به کسی وارد کند؛ بنابراین شکستن دوربین و زدن عکاس، اقدامی غیر ضروری است که فقط در چارچوب یک اقدام جوگیرانه و هیجانی قابل ارزیابی است.
3- ازدحام غیر قابل کنترل در حرم امام (ره) و این اتفاقات ناشی از یک بی‌برنامگی بود که ظاهرا محافظان محترم دیواری کوتاه‌تر از دیوار عکاسان برای جبران این بی‌برنامگی نیافتند و سعی کردند از طریق ضربه فنی کردن تنبیه بدنی عکاسان، درس عبرتی به دیگران بدهند!
4- محافظ آموزش‌دیده و مجرب، نیک می‌داند که برای حفاظت از کسی که موظف است از او حفاظت کند، بیشتر باید نقش سپری معقول را بازی کند تا رزمی‌کاری هیجان‌زده. همچنین او می‌داند که حفاظت، ملازمه‌ای با آسیب‌رسانی ندارد. البته تا حدی قابل درک است که رئیس‌جمهور منتخب، هنوز تیم حفاظتی سازمان‌یافته‌ای ندارد و احتمالا از تعدادی نیروی معمولی برای این کار بهره می‌گیرد.
5- فارغ از اینکه آسیب‌دیدگان، عکاس خبری بودند و هدفشان پوشش تصویری یک رویداد خبری و صرف نظر از اینکه سوژه عکس آنان، رئیس‌جمهور منتخب مردم بود و بدون توجه به اینکه همه این اتفاقات در حرم امام خمینی (ره) رخ ‌داد، آیا اگر یک فرد عادی توسط یک فرد عادی دیگر جلو چشم یک فرد عادی ثالث مورد آزار قرار بگیرد، آن ناظر ثالث نباید واکنشی نشان دهد؟ البته این ماجرا علاوه بر آقای روحانی، یک ناظر رابع هم داشت که سید حسن خمینی بود و گوشه‌ای از این انتقاد نیز به ایشان بازمی‌گردد که کمترین واکنشی لااقل در آن لحظه نداشتند.
در پایان باید گفت که این مرقومه، نه در پی ایراد گرفتن بود،‌ نه تخریب یا هر انگ دیگری که ممکن است مخاطبانی متوجه نگارنده کنند؛ بلکه تذکری بود برای جلوگیری از حوادثی که ممکن است تبدیل به یک رویه معمول شوند و دیگر نتوان جلوی آنها را گرفت. اگر چه موارد دیگری نیز وجود دارد مانند چک کردن سوالات خبرنگاران در نخستین کنفرانس خبری و جرح و تعدیل سوالات که فعلا مجال پرداختن به آنها نیست اما در مجموع به نظر می‌رسد که مقدمه آزادی بیان و آزادی‌های سیاسی، احترام به کرامت انسانی است و زمانی که یک فردِ منتسب به یک مقام عالی برخوردی می‌کند، مردم این رفتار را نه به او که به همان مقام عالی نسبت می‌دهند و این نه جلوه بیرونی خوبی دارد، نه ماهیتا زیباست.
خلاصه اینکه ضمن درک فضای کنونی و برخورد قابل اغماض با پاره‌ای بی‌تجربگیها، امید می‌رود با پیشگیری رئیس‌جمهور منتخب از رخ دادن چنین اتفاقات ناشایستی، روزی نرسد که بگوییم “ای کاش سرهنگ بودید!”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *